در بحثهای روزمره سیاسی که چاشنی زندگی اجتماعی ما ایرانیان است پارهای از اوقات با آرزوی رفتن «اینها» و بازگشت آبادانی و رفاه از سوی افرادی مواجه میشویم که با اندکی دقت میتوان صدای خرد شدن استخوانهای نحیفشان زیر بار تورم و تحریم را شنید. با اندک مخالفت شما با رویایی که التیام بخش آلام آنهاست بی درنگ در مقابل شما موضعگیری خواهند کرد که پس تو هم «مدافع اینها» هستی!
در این اعراض اعتراضی دو مغلطه نهفته است که توقع دریافت آن از ذهن خسته و پر دغدغه یک شهروند عادی بیانصافی است, اما تلاش برای شفاف سازی آن ا میتوان وظیفه اجتماعی مخاطب آگاه قلمداد نمود.
مغلطه نخست به بخش اول این عبارت یعنی «مدافع» بر می گردد. مدافع یک ساختار بودن الزاماً به معنای مدافع عملکرد آن بودن نیست. چه بسیار مدافعین یک ساختار که از سر دلسوزی سنگینترین نقدها را به عملکرد آن وارد میکنند و چه بسا مدافعین عملکرد ناصواب که با دفاع بیمنطق خود تیشه به ریشه ساختار مطلوب خود میزنند! شهروند دردمند حق دارد در صورتی که از عملکردی که او را به فلاکت کشانده است دفاع کنید شما را بیگانه از خود انگارد، اما تشریح تفاوت دفاع از عملکرد نامطلوب که جایگزین آن کارآمدی بهتر (و نه الزاما بهینه) است با دفاع از ساختاری که در حال حاضر آلترناتیوی جز آنارشی مطلق ندارد میتواند این مفارقت را تبدیل به مؤانست نماید.
مغلطه دوم در باب بخش «اینها» ست. تحلیل ساده انگارانه ی یکدست نمایانه تمام حاکمیت ایران جز از ذهن کسانی که سعی در هدایت مذاق عمومی به سمت جنبشهای براندازانه رادیکال دارند متبادر نمیشود. اینکه میانبرهای شناختی چگونه ذهن افراد را به سمت پذیرش تحلیلهای ساده انگارانه سوق میدهد خود بحثی مجزا میطلبد، اما به ویژه نسل که دولت رفسنجانی به این سو را به یاد دارد شاهد است که آنچه که از آن به عنوان «اینها» یاد میشود, طیف گستردهای از باورهای متضارب و بعضا متعارضی را در بر میگیرد که قطعاً بخشی از آن با مطالبات به حق بدنه جامعه همراهی بیشتری دارد. هرچند که افراد گذشته از فیلترهای پیشا-انتخاباتی ممکن است بهترین بازتاب دهنده انتخاب عمومی نباشد اما در مقایسه با هیچ مطلق برآمده از آنارشی پس از فروپاشی گزینه مطلوبتر و کارآمدتر است.
به گمان بنده روشن کردن ذهن خسته شهروند مخاطب به این مغالطات و نشان دادن گامهای مثبت ولو کوچک دلگرم کننده مانند رفع فیلترینگ واتساپ که یک مطالبه عمومی بوده است و با به قدرت رسیدن دولت جدید محقق شده است میتواند در این فضای فرساینده و شیوع دلسردی به آفرینش امید و یا حداقل جلوگیری از سقوط به ورطه تاریک و مهلک نابودی کمک کند.