شناخت قدرت تحلیل جایگزینی برای قضاوت

در مدت زمان اندکی که سعادت تورق در تاریخ معاصر را داشته ام دریافته ام که یکی از آفت های زندگی سیاسی و اجتماعی ما قضاوت کردن سایرین است، از شاه کشور گرفته تا همسایه کاشی کناری. این قضاوت کردن همیشه ما را به دوگانه هایی سوق می دهد که امکان درس گرفتن از تاریخ را از ما سلب کرده است.

روزی ما خواهیم توانست از تاریخ درس بگیریم که بجای تقسیم افراد بر اساس مکنونات قلبی که بر ما پوشیده است عملکرد ایشان را تحلیل کنیم. تاریخ امروز به ما نشان داده است که محمدرضا شاه در ضرورت تجهیز ارتش ایران درست می اندیشید و دولت موقت در ایده پس دادن طیاره های جنگی خریداری شده اشتباه می کرد. اما همین تاریخ به ما می نمایاند که محمدرضا شاه در تکیه بر قدرت نظامی وارداتی بجای بومی سازی راه خطا رفت و جمهوری اسلامی در مورد توسعه صنایع نظامی داخلی تصمیم درستی اتخاذ کرد. اما هرگز به عنوان یک فرد به خودم اجازه نمی دهم که شاه به صرف واردات تجهیزات نظامی یا احمدی نژاد را بخاطر رودررویی حساب نشده تحریک آمیز با غرب خائن بنامم بلکه آنها را خطاکارانی می دانم که در تحلیل خود در شرایط و اتخاذ سیاست بهینه موفق نبوده اند. تعیین خائن تنها در حیطه صلاحیت دادگاه صالح است و بس. 

عرایضم مقدمه ای بود بر مطلب دیگری. حسین رونقی فردی است که اسمش در فضای سیاسی امروز آشناست. من هرگز به خودم حق نمی دهم که در مورد نیات ایشان تردید کنم یا ایشان را متهم به وابستگی به بیگانه یا بدخواهی برای میهن نمایم. اما آنچه که واضح و مبرهن است این است که حداقل امروز می دانیم ابراز نظر ایشان در آرزوی آزادی ای مانند سوریه برای ایران خیلی سطحی نگرانه بوده است.

پیشنهاد بنده این است که در گفتمان های سیاسی و اجتماعی که امروزه فضای داغی دارد، بجای اینکه دائماً یه بسته برچسب زیر بغل داشته باشیم و به هر کسی که خلاف نظر ما را ابراز می کند برچسبی از خودفروخته و وابسته و اجنبی و جیره خوار و ... بزنیم، با اندکی تمرکز و صرف وقت در شناخت عملکرد فرد مقابل اعم از ابراز نظر یا اقدامات، نشان بدهیم که چرا از نظر ما ایشان از قوه تحلیل درست یا تصمیم گیری متناسب بهره مند نیست. در چنین صورتی است که جامعه نه بر اساس هیجانات انتقام جویانه گذرا و نه بر پایه حب و بغض های دسته بندی های سیاسی، بلکه مبتنی بر خروجی ذهن ها و دهان ها خود در خواهد یافت که کدام گفتار و نظرات ارزش دنبال کردن دارند و کدامیک به گواه تجربه ناکارآمد اند.

فضای دوقطبی ای که دشمنان ایران از واشنگتن و تل آویو تا استودیو اینترنشنال و کمپ تیرانا روی آن حساب کرده اند را به زعم بنده تنها به این صورت می‌توان شکست که به جای شمشیر تکفیر کشیدن بر روی مخالفین مان، روی خود را به سمت ملت کنیم و تحلیلی بر تحلیل ها و عملکرد ایشان را بجای قضاوت شرافت آنها ارائه دهیم و به جا ستون خوب ها و بد های سیاسی بر روی تخته سیاه ذهنیت عمومی سعی کنیم قبولی ها و مردودین را برشماریم.

۰
از ۵
۰ مشارکت کننده