مسئولیت نابسامانی ها با کیست ؟

مملکت ما با انبوهی از نابسامانی ها دست و پنجه نرم می کند و مسئولیت بروز آن را همه متوجه حاکمیت می دانند و در این مهم هم تردیدی نیست. اما سوال مهم اینجاست که چقدر ازین مسئولیت متوجه جمهوری اسلامی است؟ 

سالیان سال است که جمهوری اسلامی مورد تحریم هایی واقع شده است که به علل یا بهانه هایی چون برنامه های تسلیحاتی، هسته ای، حقوق بشر و حمایت از تروریسم بوده اند. ادعای تحریم کنندگان همواره این بوده است که هدف تحریم تأدیب دولت و رژیم است و حمایت از مردم ایران. 

دولت جمهوری اسلامی در سالهای اخیر با آب باریکه ای که از لابلای تحریم ها به دستش می رسیده است، بحران کرونا را پشت سر گذاشته است، سعی کرده است حداقل کیفیت شاهراه های اساسی را حفظ کند، عملیات عمرانی را در بسیاری از شهرها ادامه داده است، شبکه مترو تهران و شهرستان ها را ولو به کندی گسترش داده است، درمان بیماریهای خاص را رایگان کرده است، درمان کودکان زیر هفت سال را رایگان کرده است، کیفیت واکسیناسیون سراسری را حفظ کرده است، خدمات درمانی و خدمات دولتی و قضایی را دیجیتال کرده است، چندین استادیوم در شهرهای بزرگ تأسیس کرده است و سعی کرده در شهرهای کوچک ورزشگاه های محلی بسازد، اپلیکیشن اطلاع رسانی شهروندی سراسری راه اندازی کرده است، برنامه موشکی و پهبادی را در سطح قابل رقابت پیش برده و از همه مهمتر از ۸۷۰۰ کیلومتر مرز خشکی و دریایی محافظت نموده است که در آن سوی آن داعش و جیش العدل و طالبان و پژاک و پایگاه های آمریکا صف کشیده اند... 
و این مهمترین نکته، یعنی حفظ امنیت در خاورمیانه اولین چیزی است که از راه تمسخر و مغلطه مورد حمله کسانی است که با هر رویداد جنایی در ایران که چندین برابر آن در کشور های غربی و بویژه آمریکا رخ می دهد با شوخ‌طبعی تهوع آوری کامنت میگذارند که: عوضش امنیت داریم! (یاد شبی می افتم که در بغداد در یک کافی شاپ چایی با کیک می‌خوردم در حالی که کافی شاپ بین دو برج نگهبانی بود که در آن سوی خیابان از بتون ساخته شده بود و سربازان مسلح رو به خیابان اسلحه به دست ایستاده بودند تا روزمره ترین امور زندگی بتواند جریان داشته باشد!)

حال سوال من اینجاست که جمهوری اسلامی با تمام این کارهایی که با این آب باریکه انجام داده است آیا در این حد نمی داند که مدرن سازی روش های کشاورزی و انرژی های تجدید پذیر و پاک خوب است و مازوت و بهره برداری بی رویه از سفره های آب زیر زمینی بد است؟ بدیهی است که حاکمیت مجبور است منابع محدود مالی را اولویت بندی کند و این اولویت بندی منجر به فرسایش بعضی از بخش ها می شود و بعد از چندی آن فرسایش به چشم می آید. وقتی فرسایش منابع آبی یا ناترازی انرژی به سطحی رسید که نمایان شد عده ای پیراهن عثمان را به هوا میگیرند که ای وا مصیبتا چه چیزی مهم تر از آب و هوا بود! در صورتی که اگر جمهوری اسلامی به آن حیطه ها بیشتر پرداخته بود همین جماعت این سوی ماجرا را می‌گرفتند که چه چیزی مهم تر از صنایع نظامی یا راه سازی بود؟ یا چه چیزی مهمتر از هزینه های درمانی...

و سوال اینجاست که این تحریم کنندگان مهربانی که دلسوز ملت ایران هستند و برای آرمیتا گراوند بغض میکنند و با پارچ و لیوان آب روی میز از بی آبی ایران دل شکسته می شوند، چرا اگر از هزینه شدن پول های بلوکه شده ایران برای نیرو های نیابتی واهمه دارند، خودشان پیشنهاد نمی کنند که میلیارد ها دلار پول بلوکه شده ملت ایران را خودشان با حضور کارشناسان بین المللی خرج زیر ساخت هایی برای مردم ایران بکنند؟ اگر هدف حکومت است و نه مردم، چرا به جای پول های مردم ایران در سیستان و خوزستان آب شیرین کن، و برای صنایع غیر نظامی ایران تجهیزات برق خورشیدی در اختیار نمی گذارند، چرا بجای پول های بلوکه شده ایران پیشنهاد ارسال تجهیزات کشاورزی مکانیزه نمی دهند؟ 

به گمان بنده آنچه که بزرگترین خطر امروز برای ایران است بی اعتمادی ای است که از بی انصافی و توجه گزینشی به شرایط نشأت میگیرد و آنچه امروز دلسوز و متفکر ایرانی می تواند انجام دهد دعوت از آحاد مردم برای نگاه منصفانه ی مستقل به دستاوردها است و تفکیک تخریب مغرضانه از انتقاد و مطالبه گری برحق.

با آرزوی روزهای بهتر

۰
از ۵
۰ مشارکت کننده