از تهاجم فرهنگی تا مکانیسم ماشه

 

وقتی که آیت الله خامنه ای در دهه اول رهبری دم از تهاجم فرهنگی می زد من یک نوجوان بودم که فکر میکردم منظور از تهاجم فرهنگی کاست شهرام شبپره و لیلا فروهر است و تیشرت مارک دار. نوجوان بودم ولی افسوس که بسیاری از سیاست گذاران فرهنگی ماهم همین فکر را میکردند. تلویزیون رسمی ایران هم که در ابتدای دهه هفتاد برای استاد جواد معروفی بزرگداشت می‌گرفت پیرو همین سطحی نگری رفت تا جایی که نشان دادن ساز را هم ممنوع کرد و هر اسم مذهبی در سریال ها شد برای آدم خوب ها و کوروش و گودرز و ... شدند آدم بدها... نتیجه این شد که مخاطب هزاردستان و سربداران و امیرکبیر دهه شصت شدند مخاطب تلویزیون های ماهواره ای. ابتدا سریال های آمریکای لاتین که گابریلا با سالوادور روی هم می‌ریختند و فرانچسکو با ایزابلا... اما این نتیجه یک مطلوب نبود... نتوانستند تا مغز استخوان نفوذ کنند. این شد که جغرافیای داستان آمد در گوش ما، این سری آن کسی که در مثلث عشقی بود و شکمش بالا آمده بود ایزابلا نبود، زینب بود، و گزینه های ابویت علی و قدیر و اسامی دیگه که به گوش ایرانی و مسلمان آشنا بود و داستان در بستر کشوری مسلمان که اتفاقاً بر خلاف این نمایش ها جامعه ای معتقد دارد جریان داشت... خب حالا وقت اقدام جدید بود رئالیتی شو! با نمونه هایی که در داخل هم تولید می شود. رقابت عشقبازی و شهوت رانی و برهنگی افراطی به مجری گری بازیگر سرشناس ایرانی و با شرکت کنندگان ایرانی!!! نتیجه را در هر کوی و برزن دارید می‌بینید نیازی به اشاره نیست... 

وقتی که آیت الله خامنه ای از بی اعتمادی به طرف های غربی می‌گفت رسانه های فارسی زبان آن طرفی و خیلی از مردم میگفتند که غرب با ایران کنار آمده است ببینید این رهبر ایران است که تنها دنبال دشمن تراشی است، اصلا دشمن تراشیدن اسباب دیکتاتورها برای بقا و سرکوب است... در صورتی که به گواه تاریخ ایشان هرگز مانع مذاکره هیچ کشوری با غرب نشد حتی با آمریکا. اما به وضوح گفت من بی اعتمادم هم به آمریکا هم به اروپا و نیاز به تضمین است. 

من نه میخواهم بگویم سیاست های جمهوری اسلامی در این سالها بی نقص بوده نه اینکه ایشان دانای مطلق است. قطعاً ایشان هم از وجود مشاورینی بهره می برد که در زمینه های مختلفی یاری فکری می دهند. اما روزی که اسرائیل به ایران حمله کرد فهمیدم که اگر درایت رهبری در توسعه برنامه موشکی ایران نبود تهران هم برای دشمنی فرقی با ضاحیه نداشت. 

الغرض، به نظر بنده شخص رهبری همچون هر فردی بغیر از معصومین علیهم السلام محتمل الخطا بوده و خود ایشان نیز ادعای جز این ندارند. کما اینکه در مورد بحث سیاست های فرزند آوری هم به صراحت اعلام کردند که ما اشتباه کردیم. ازین رو درب انتقاد از ایشان باید گشوده باشد کما اینکه حتی خود معصومین علیهم‌السلام نیز انتقاد گریز نبودند. اما آنچه دشمن بر آن تاکید دارد کوبیدن جنبه ی حسن نیت است. برای من امروز مبرهن شده است که هشدار های  آیت الله خامنه ای در این سالها خیرخواهانه و دلسوزانه بوده است و گمان میکنم دشمن نیز به چنین باوری رسیده است زیرا که امروزه هدف تریبون های دشمن دقیقاً ایجاد سوظن نسبت به حسن نیت حاکمیت در خدمت رسانی است، از بالاترین رده یعنی رهبری تا کارمندان ادارات دولتی که از بدنه مردم هستند. 

امروز به نظر بنده اگر به بقا و امنیت و آبادانی میهن علاقه داریم ضروری است که ضمن ارائه سخاوتمندانه انتقادات از سیستم با هدف بالا بردن کارآمدی، هر کدام از ما شواهدی که در راستای تلاش صادقانه سیستم برای بهبود اوضاع می بینیم را بازتاب دهیم. کار آسانی نیست و از روز اول با برچسب های جیره خور و وابسته و مزدور روبرو خواهیم شد ولی به نظر من فداکاری برای میهن امروز به صورت تحمل این مرارت هاست که معنا پیدا می‌کند.

۰
از ۵
۰ مشارکت کننده